دلم مرگ می خواهد

ساخت وبلاگ
می خواستم اگر می خواستم .میشد.میشد دنیا را آرام وآسوده بدون نگاهی از درد در آغوش بگیرم آخر تو آنجا ایستاده بودی و با نگاهت می خواستی کنارت باشم و می گفتی آرام باش .آرام میشدم میخندیدم بی آنکه بفهمم چیستی، بودی .فریاد میزدی رهایم نکن رها نمیشوم  نرو............ خندیدم .رفتم رهایت کردم .ترسیده بودی ، دلم مرگ می خواهد...ادامه مطلب
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33

تو بودی،ایستاده بودی هنوز کنارم ،قدم می زدم به دورش و آواز می کردم از نگاهش برای تو ،از آمدنش، از رفتنش،از خیره نگاه کردن هایش.هر روز تا بالای تپه می دویدم وقتی باز می گشتم تو بودی و داستانهایم از نگاه سرشار از خورشید او از نگاه سرشار از اشتیاق من و تو آرام می خندیدی. و من، نمی دیدمت، هیچ گاه نمی دی دلم مرگ می خواهد...ادامه مطلب
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33

 چقدر ترسیده ام.اگر درخت گنجشک واقعی بود الان گنجشک ها روی این زمین هرز رشد کرده بوده اند.و از این زمین بایر و خشک پر می کشیدند و هر چی توش نیست و هست رو سوار پرهاشون می کردن و پر می کشیدند و می رفتند.چقدر این زمین دلش میخواد نابود بشه و تموم شه از حس بودن و محو بشه از هستی بودن.چقدر دلم میخواد بمیر دلم مرگ می خواهد...ادامه مطلب
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33

آنقدر دلم برایت تنگ میشود گاهی که می خواهم غرق شوم در بودنت مادر من مثل همه مادر هاست بی نقص نیست گاهی دوستم ندارد و کامل نیست مادر من گاهی برایم مادری نکردوگاهی تنهایم گذاشت گاهی پشت کرد به خواسته هایم به من اما مادر من است .مادر را دوست دارم به اندازه تمام دوست داشتن های یک کودک که مادرش را دوست د دلم مرگ می خواهد...ادامه مطلب
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33

دروغگوی پست تا نتوانستی به خواسته هایت برسی دست کشیدی از دوست داشتن و رفتی دوست داشتن برای تو شکنجه کردن خودت بود تا لدت ببری بیماری تمام وجودت را فرا گرفته بود و من ابله خیال میکردم ....آه من چقدر احمقم هنوز هم احمقم از همیشه بیشتر تو دروغ گفتی وقتی پرسیدم حتی هنوز آن موقع و گفتی آری از تو بیزارم بیزار 

+ نوشته شده توسط me در دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۵ و ساعت 0:34 |
دلم مرگ می خواهد...
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33

می گوید تمام دنیای منی و من دنیا را به زانو می کشم تا تو برخیزی و کنارم باشی،خودش هم نمی داند که عاشقم نیست ،خودش هم نمی داند که عاشقی این نیست که همه دنیا را بگردی و به پایش بریزی ،نه،عاشقی این نیست که بی او خوابت نبرد،عاشقی این نیست که تنها سفر نکنی،عاشقی این نیست که بگویی دوستت دارم،هیچ تجربه نک دلم مرگ می خواهد...ادامه مطلب
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 13 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33

خسته که میشوم به مردن فکر می کنم،نگو که تو فکر نمیکنی ،هنوز هم ،نمیخواهم هیچ فردایی را نمی خواهم از لحظه ای که گفتی با تو آِ ینده ای ندارم زندگی در کنارت سنگین شده از خودم بیزارم کاش اینقدر بی کس و کار نبودم ،نه پدری نه مادری ،نه خواهری،نه برادری آه... از یتیم بودنم. می دانی یتیمی تنها دردش این نیس دلم مرگ می خواهد...ادامه مطلب
ما را در سایت دلم مرگ می خواهد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamishehamja بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 5:33